بعد از یه سال اون تونست جایگاه خوبی پیدا کنه . ولی واسه ادامه کارش و اموزش ای لازم واسه این کار نمی تونست راز رو از مادر و پدرش پنهون کنه
چون به هر حال به اجازه ی مادر و پدرش احتیاج داشت چون هنوز به سن قانونی نرسیده بود
مادرش یاداوردی میکنه :
"وقتی مدیرش با من صحبت کرد من بلافاصله گفتم نه . بهش هشدار دادم که اون رو هوایی نکنه "
ولی کیم هیون جونگ به اون کلاس ها رفت و مدرسه رو هم می پیچوند . تا جایی که باید مدت بیشتری رو واسه کاراموزی میموند . واسه ترم دوم مدرسه به پدرش زنگ زد و گفت که دیگه نمیره مدرسه
پدرش که خیلی عصبانی شده بود از خونه پرتش میکنه بیرون و بهش میگه :
" برو واسه خودت خونه پیدا کن و پول در بیار".
کیم هیون جونگ که تجربه ی بیرون از خونه موندن رو نداشت با شرط این که به درسش لطمه نزنه تونست بره به گروه موسیقی مدرسه . ولی به خاطر اوفت تحصیلی پدرش گیتارش رو شکست
کیم هیون جونگ که برگشت به خونه و گیتار شکسته رو می بینه از خونه فرار میکنه و 5 روز بیرون از خونه می مونه
و توی این مدت هم خیلی سختی میکشه .
" به پدرم گفتم که تا شما نگین من برنمی گردم خونه و پدرش گفت که برگرد خونه "
بعد از ول کردن مدرسه کیم هیون جونگ تمام مسئولیت های خودش رو خودش به دوش می کشید . توی مغازه های مرغ فروشی T familyکار میکرد و پول در می اورد
" کدوم پدر رو مادری رو دیدین که با درس خوندن بچشون خوشحال نشن ؟ ولی من مجبور بودم که کار کردن تا ساعت های شبش رو در رستوران ببینم و پشت پنجره بشینم و نگاش کنم و گریه کنم "
کیم هیون جونگ بعد از مدتی از این که مدرسه رو ول کرده بود پشیمون می شه . و مادرش می ره به اموزش و پرورش و میخواد که به یه مدرسه ی دیگه منتقلش کنن و کیم هیون جونگ دوباره تبدیل می شه به یه دانش اموز ....
منبع : www.triple-s.mihanblog.com
نظرات شما عزیزان: